سایت همسریابی هلو


شماره صیغه فوری در شیراز چند است؟

صیغه فوری شیراز دختریه که دیشب سیل اشک هاش پشت هم طول صورتش رو طی می کردند! باورم نمی شد این دختری که صيغه اي صیغه فوری شیراز اینجا، رو به روی من نشسته.

شماره صیغه فوری در شیراز چند است؟ - صیغه


صیغه فوری شیراز

دم خونه ی شماره تلفن صیغه فوری شیراز اینا رسیدیم و روم رو کردم سمتش که بگم رسیدیم؛ اما با دیدن قیافه ی معصوم و دماغ قرمز به خاطر گریه ش تو خواب، دلم نیومد بیدارش کنم. کولر رو کم کردم تا سردش نشه و قفل مرکزی زدم و به ساینایی که حالا فارغ از هر غمی تو خواب بود، زل زدم. منم کم کم خوابم برد و دیگه چیزی نفهمیدم... شماره تلفن صیغه فوری شیراز: استاد؟ شاهین؟ آقای استاد؟ بابا آرادفر؟! بیدار بودم ولی دلم نمی خواست چشمام رو باز کنم. دوست داشتم تا ابد همین طوری صدام کنه. شنیدم که زیر لب گفت: پوف!

به همون دلیل با خودم مدام صیغه فوری در شیراز می زنم

من که نمی تونم این رو تنها ولش کنم، پاشم برم تو خونه. مثل خرس قطبی هم که می خوابه! آخه مگه آدم داریم تا این حجم کَر باشه؟! اهم اهم! هیع! خب هن و هونی، چیزی؟! از کجای حرفام رو شنیدی؟! تک خنده ای کردم و گفتم: از صیغه فوری شیراز اول. خب... چیزه... نه که من یکم قاطی دارم... به همون دلیل با خودم مدام صیغه فوری در شیراز می زنم. جون تو! مدیون منی اگه فکر کنی با تو بودم! یه سوال؟! بلی؟ خیلی راحت که خرم کردی... خرس هم که خودت گفتی هستم. دیگه چه حیوونیم؟! اون هم کم نیاورد و گفت: در حال حاضر فقط همین ها. حالا اگه باز چیزی کشف کردم، حتما در جریانت می زارم.

صیغه فوری شیراز دختریه که دیشب سیل اشک هاش پشت هم طول صورتش رو طی می کردند!

باورم نمی شد این دختری که صيغه اي صیغه فوری شیراز اینجا، رو به روی من نشسته و داره این همه شیطونی می کنه، صیغه فوری شیراز دختریه که دیشب سیل اشک هاش پشت هم طول صورتش رو طی می کردند! خوشحال شده بودم از اینکه انقدر راحت خودش رو آروم می کنه و هیچ وقت خودش رو نمی بازه! یه لبخند به صورتش زدم و گفتم: صیغه فوری در شیراز خوب نتونستی تو ماشین بخوابی؛ سختت بود. شرمنده! منم دلم نیومد بیدارت کنم... الان برو خونه راحت استراحت کن! اگه دوست داشتی فردا سر کلاس منم نیا! برات غیبت رد نمی کنم، نگران نباش!

خودمم یه دور درس رو برات بعدا خوب خوب توضیح می دم. الانم گوشیت رو بده شمارهم رو سیو کنم. تا بیدار شدی بهم صیغه موقت صیغه فوری شیراز بزن! فردا هم اگه دانشگاه نیومدی، باهات قرار می زارم بریم یه جای خیلی آروم. بدون اینکه کسی باشه. درس رو خوب برات توضیح می دم. چشم های سبزش رو درشت کرد و گفت: چقدر تو مهربونی! تو کلاس انقدر جذبه داری و اخم می کنی، من می ترسم جای اخم رو پیشونیت بمونه! اما حالا در کل، می رم می خوابم. بیدار شدم بهت صیغه موقت صیغه فوری شیراز می زنم و می گم. علاوه بر اون حال ندارم فردا هم بیام دانشگاه.

صیغه فوری شیراز غریبه ای که با امروز شد سه روز که می شناسمش

نمی خوام قیافه ی منحوس علی رو ببینم. فردا ظهر هم من رو بر می داری می بری بیرون و هم درس رو برام توضیح می دی، هم شام من رو می بری بیرون! این یه دستوره! پررو هم خودتی! عزت زیاد! در ماشین رو باز کرد و رفت بیرون. هی وای من! یادم رفت باید گزارش پرونده رو به او می دادم! هی من! پس به سمت پاسگاه رو ندم. دیشب صیغه فوری در شیراز زدم و حرف زدم و شماره تلفن صیغه فوری شیراز زدم... درد و دل کردم با یه غریبه. صیغه فوری شیراز غریبه ای که با امروز شد سه روز که می شناسمش. همون غریبه ای که تو چشماش یه چیزی بود که بهش اعتماد کنم و تموم زندگیم رو براش بزارم رو دایره.

ذهنی که یهو رفت سمت زوج بودنمون! خخ آرومتر شده بودم از صیغه فوری در شیراز؛ اما من لیوانم پُر پُر شده بود و منتظر بودم قطره ی آخر آب رو یکی بریزه تا سرازیر شم. حتی اگه اون قطره خیلی کم هم باشه، یه طوفان بزرگ رو به وجود میاره. صيغه اي صیغه فوری شیراز دریای دل من طوفانی بود و دل من شد شاهین که طوفان رو از بین برد. اوه! پنج ساعته خوابیدم! اسم شاهین رو تو گوشیم سیو کردم. جی نا چشم آرامشی! خودش گفت بهش صیغه موقت صیغه فوری شیراز بزنم. و گرنه من که نمی خواستم زنگ بزنم؛ والا! الو؟

سلام شماره تلفن صیغه فوری شیراز! خوبی؟

سلام شماره تلفن صیغه فوری شیراز! خوبی؟ تو از کجا فهمیدی من ساینائم؟ خب اسمت رو ِسیو کردم؟ چه جوری؟! من که بهت شماره ندادم! خنگول! موقعی که جناب عالی گوشیت رو دادی تا من شماره م رو سیو کنم، یه تک به گوشیم از گوشی تو زدم تا منم شماره ت رو داشته باشم. آها... ببین من صیغه فوری شیراز دانشگاه نمیام! از صيغه اي صیغه فوری شیراز هم گوشیم رو خاموش می کنم. تا الان بهاره و علی و سحر و کیومرث، کلی بهم زنگ زدن. فکر کنم خیلی نگرانن. اما وللش... اگه خواستی، بیا ایمو با شماره ای که صيغه اي صیغه فوری شیراز بهت اس می کنم! فقط این شماره م رو هیچکس نداره ها! حتی سحر و بهاره و مامان و بابام. توئم به کسی نده! باشه؛ قطع کن! شماره ت رو اس کن، بیا ایمو!

مطالب مشابه


آخرین مطالب