سایت همسریابی هلو


اسامی کانال های صیغه یابی

نمی تونستم جواب بدم اما طرف ول کن نبود کلافه سمت در رفتم و بازش کردم با دیدن کانال صیغه یابی در تلگرام اخمام بیشتر تو هم رفت با دیدن دست خونیم.

اسامی کانال های صیغه یابی - صیغه یابی


کانال صیغه یابی معتبر

 

به به سلااام خانوم خارجکی خندیدم کو خارجی شده بودم؟!  چطوری مهرسایی؟!  مرسی کانال صیغه یابی همدان جووونم چه خبراا؟! خوش می گذره؟!  چه خوش گذشتنی؟! نیومدیم خوشگذرانی که هردو خندیدیم  راستی مهرسااا  جوونم؟  داداش حامدمو تا نیومدم از راه به در تررررر نکنیااا تر رو با لحن کشیده ای گفتم و بعد زدم زیر خنده.  خیلییی بی حیایی تو کانال صیغه یابی رایگان من چیکار دارم به اون؟!  شوخی کردم عزیزم خب برو دیگه به همه سلام برسون مزاحمت نمیشم  چشم بزرگیتو می رسوونمم موفق باشی عزیزم  مرسی فعلا بعد زنگ زدم به میترا و چند کلمه هم با اون حرف زدم و ازش به خاطر این که پیش مامانم بود و کمکش می کرد تشکر کردم از میترا که خدافظی کردم مریم از حموم بیرون اومد.

آدرس جدید سایت همسریابی توران۸۱هیچی می گذره تو چه خبر؟

 عافیت باشه خوشگل خانوم مرسی عزیزممم منم می خواستم دوش بگیرم اما ترجیح دادم قبلش به حامد هم زنگ بزنم ساعت به وقت تهران یک نصف شب بود چون می دونستم این سه تا خل وچل بیدارن بهشون زنگ زدم اما احتمال می دادم مامانم اینا خواب باشن به حامد هم زنگ زدم و چند کلامی باهاش حرف زدمو کلی هم سر به سر هم گذاشتیم و خندیدیم بعدشم رفتم دوش گرفتم. اب کانال صیغه یابی تهران کانال صیغه یابی تبریز از تنم دراورد سر میز شام مشغول غذای خودم بودم که بوی کانال صیغه یابی خبر از حضورش داد اومد و نشست مقابل من  سلام خوبی؟  سلام همین مشغول غذاش شد یکم بعد کانال صیغه یابی اصفهان زنگ خورد با لبخند به صفحه ی کانال صیغه یابی اصفهان خیره شد و بلافاصله جواب داد  به به سلااااام مرسی من خوبم تو چطوری؟!آدرس جدید سایت همسریابی توران۸۱هیچی می گذره تو چه خبر؟اوهوومممم منم دلم برات لک زده عزیزممم داشتم از تعجب شاخ درمیوردم این همون کانال صیغه یابی یخی بود؟! ؟ پشت خط کی بود که اینطور با لبخند باهاش حرف می زد؟!! ؟ لحظه به لحظه چشمام بیشتر گرد می شد باصدای بلند می خندید گرم وصمیمی حرف می زد فک کردم شاید مادرشه شایدم دوس کانال صیغه یابی تلگرام ای جاااانم چقدرم ناز می خندید دوباره حواسمو دادم به حرفاش  بی تو که خوش نمی گذره خلههههههههه نه بابااااجااان من؟! ؟ خوب کردی ایووووولنه بابا مراحمی اصن تو مزاحم باشی کی مراحم باشه؟!

زبون نریز دیه برو بذار غذامو بخورم.  قربونت برم فعلا تماسو که قطع کرد تیز برگشت سمتم هنوز زل زده بودم به چشماش باورم نمی شد اینی که انقد کانال صیغه یابی تبریز نگام می کنه همون کانال صیغه یابی چند لحظه پیشه نمی دونستم مشکلش با من چیه ولی هرچی بود تو این چند برخورد متوجه شده بودم که با همه ی کانال صیغه یابی تلگرام مشکل داره انگار منتظر توضیح بود بیچاره حق هم داشت  من.من  تو چی؟!  هیچی فقط باورم نمیشه تو بخوای بخندی چرا ادم اهنی که نیستم شونه بالا انداختم و دوباره مشغول غذا شدم کانال صیغه یابی رایگان می دونستم داره به چی فک می کنه حتما داشت فکر می کرد دارم با دوس کانال صیغه یابی تلگرام حرف میزنم عووووققققچه کلمه ی مسخره ای عمراااااا کانال صیغه یابی رایگان دیگه دم به تله ی کانال صیغه یابی تهران جماعت بده.

با دیدن کانال صیغه یابی در تلگرام اخمام بیشتر تو هم رفت

هنوز جای زخم قبل رو قلبم خودنمایی می کرد مهم نبود چی فکر میکنه مهم این بود که صدای میثم کانال صیغه یابی تبریز از تنم به در کرده بود بهترین دوستم کسی که بیشتر از هم خونم به دردم خورده بود ذهنم برگشت به چند دقیقه ی پیش به لحظه ای که زل زده بودم به چشمای ازش بابت نگاه خیرش توضیح می خواستم به چشماش فک کردم که چقد معصوم بود سرمو بلند کردمو برای لحظه ای دوباره با نگاهش غافلگیرم کرد بلافاصله سرمو زیر انداختم چشمای معصومش حس خوبی بهم می داد اما یاد چشم های سودا پتک محکمی رو قلب زخمیم زد با خودم گفتم مگه چشم های اون لاجنس معصوم نبود دوباره همه چیز داشت یادم میوفتاد اخمام تو هم رفته بود برای این که افکار مزاحم رو از خودم دور کنم سرمو چند بار تکون دادم اتفاقایی که اون روز افتاد از جلو چشمم کنار نمی رفت دستم بیشتر مشت می شد. سنگینی نگاه کانال صیغه یابی همدان و اون زن که کنارش بود رو حس می کردم اما مهم نبود کلافه شده بودم ناخوداگاه برگشتم سمتشونو تلخ و کانال صیغه یابی تهران زل زدم به چشماشون دیگه نمی تونستم تحمل کنم پاشدم و با دست های مشت شده و قیافه ی برانگیخته سمت اتاقم راه افتادم اه لعنتی بعد چند سال دوباره داشت یادم میوفتاد همه چیز جلوم ورق می خورد و من نمی تونستم پسشون بزنم لیوان اب روی میز رو برداشتم و با دستای لرزون لاجرعه سرکشیدم تا شاید اتیش درونمو خاموش کنه.

اما هیچ اثری نداشت لیوان رو با دستای لرزونم فشار خفیفی دادم با شکستن لیوان دوباره قلب من هم شکست از دستم خون می چکید و دوباره زخم قلبم کاری تر شده بود صدای در اومد. نمی خواستم و نمی تونستم جواب بدم اما طرف ول کن نبود کلافه سمت در رفتم و بازش کردم با دیدن کانال صیغه یابی در تلگرام اخمام بیشتر تو هم رفت با دیدن دست خونیم وحشت زده گفت  دستت خنده ی عصبی کردم و گفتم  به تو ربطی نداره کارتو بگو  اما کانال صیغه یابی زخمت کاریه  به تو ربطی ندارهههههههه صدام خیلی بلند بود برخلاف تصورم اصلا پلک هم نزد  بذار بیام تو خون زیادی ازت میره خطرناکه چشم های معصومش باعث شد مغلوب بشم و بی حرف کشیدم کنار اومد تو درو هم از پشت بست از جسارت و جراتش خوشم اومد اما مهربونیش که معلوم بود تو ذاتشه و برای خودنمایی نیست.
 

کفریم می کرد نمی خواستم کانال صیغه یابی رایگان خوب ببینم چون سال ها بود که باور کرده بودم توی این جنس انسان، خوب وجود نداره تیکه های بزرگ خورده شیشه هارو با دستش برداشت و سمت سطل اشغال رفت و اونا رو انداخت وباگفتن الان برمی گردم سمت در رفت چند لحظه بعد با سینی که توش چند تیکه دستمال و ظرف بتادین بود برگشت مقابلم زانو زد و ازم خواست دستمو جلو ببرم بدون کوچکترین مقاومتی دستمو رو زانوم دراز کردم قطره های خون می چکید رو زمین با دستمال خون روی دستمو پاک کرد و با پنس ماهرانه داخل شکافو بررسی کرد فک کنم چیزی توش نمونده اما برای اطمینان فردا برو دکتر.

کانال صیغه یابی در تلگرام

هیچی نگفتم قلبم با اومدنش اروم شده بود زل زده بودم به صورتش خوشگل و جذاب بود اما برای من اهمیتی نداشت خیلی ماهرانه زخممو بست و وقتی کارش تموم شد سمت سرویس رفت و دستاشو شست  کانال صیغه یابی در تلگرام؟!  بله؟!  مرسی لبخند گرم و اطمینان بخشی زد و اومد کنارم نشست  خب حالا بگو با تعجب نگاهش کردم  چیزی که اذیتت می کنه رو بگو  چیزی نیس بخوام بگم

مطالب مشابه


آخرین مطالب