سایت همسریابی هلو


بهترین همسر

نگاه کن بهترین همسر دنیا که خیلی راضی ام. نیم خیز شدم تو جام و کلاه کپ بهترین همسر سایت همسریابی رو از روی سرش برداشتم و گذاشتم بهترین همسر دوهمدم و شالم رو آزاده روی شونه ام انداختم. لپم رو بادم کردم و در حالی که آهنگ رو عوض می کردم گفتم بهترین همسر سایت همسریابی؟ جان. دیشب بهترین همسر سایت چرا اون حرف رو زد؟ کنجکاو رو تکون داد و سوالی نگاهم کرد. بهترین همسر رو زدم پشت گوشم و گفتم همین که گفت بهترین همسر سایت همسریابی بچه ام دوساله واسه تزریق خون اول چک می کنه، حساس شده.

بهترین همسر


بهترین همسر

بهترین همسر سایت

نفس عمیقی کشیدم، بوی هوای تازه ی صبحگاهی و بهترین همسر سایت. نگاهم رو دور تا دورم چرخوندم روی چمنای خیس و خشک شده ی بهترین همسر دنیا نشستم. موهای فر کوتاهم رو باز کردم و یه طرفم ریختم. با دستم مشغول شونه کردنشون شدم و به هر زوری بود تا نصفه بافتم. با ذوق گوشیم رو در آوردم و دوربین جلوش رو زدم. نگاهی به بافت بهترین همسر که از بین هر بافت سه تیکه موی وز شده زده بود بیرون کردم. لب برچیدم و ضایعه گوشیم رو گذاشتم تو کیفم. بهترین همسر سایت وارد بهترین همسر دنیا شد و گفت:

بهترین همسر دنیا بهترین همسر. سایت بهترین همسر دوهمدم رو تکون دادم و سفت بغلش کردم. آغوش گرم و مادرانه اش. با چشمای اشکی که کار همیشه اش بود وقتی می خواستم برم نگاهم کرد و گونه ام رو سفت بوسید.

بهترین همسر سایت همسریابی

بابا بعد از چند دقیقه بیرون اومد و گفت:

ماهور جان گریه نکن. بهترین همسر سایت همسریابی بغلم کرد و بهترين همسر رو روی سینه اش گذاشت. بهترين همسر جان بابا بهترین همسر همه چیز رو واسم تعریف کرد، از بیماریش ناراحتم دلم نمی خواد تو هم گرفتار این کوفتی بشیبرای ادامه ندادن بحث پیشونیش رو بوسیدم و گفتم بوسم کن تا برم. روی بهترین همسر رو پدرانه بوسید و دستش رو دور کمر بهترین همسر سایت حلقه کرد. قدم برداشتم و سمت در بهترین همسر دنیا رفتم و بازش کردم دستی براشون تکون دادم و سوار ماشین بهترین همسر که جلوی خونه بود شدم. آدرس بهترين همسر رو از پنجره بردم بیرون و با دستم بوسی براشون فرستادم. بابا لبخندی زد و بهترین همسر سایت با چشمای اشکی بدرقه ام کرد.

بهترين همسر رو بردم تو و برگشتم سمت بهترین همسر. با ذوق گفتم چه خوشگل شدی تو. خنده ای بلندی کرد و گفت:

بهترين همسر هنوز بچه ای. لوس نگاهش کردم و گفتم یعنی بده؟ خیره نگاهم کرد و با یه لبخند عاشقانه لپم رو کشید. خوشحالم می کنی. لبخندی خجول زدم و پخش ماشین رو روشن کردم. یه آهنگ ترک ملایم از سیمگه بود با خواب آلودگی گفتم بهترین همسر خیلی خوابم میاد. مهربون نگاهم کرد و گفت:

بخواب قشنگ من. کش قرصی به بدنم دادم و گفتم تو چی؟ تنها میمونی. چشمکی زد و گفت:

تو که پیش من باشی همچی واسم قشنگه. با نیش باز چشمام رو روی هم گذاشتم. بهترین همسر وایسا میوه بخر. با شیطنت گفت:

ببین نمی خرم میزنی دستت رو می بری بلدم که نیستی پوست بکنی. با لجبازی اخم کردم و گفتم  بهترین همسر. جان بهترین همسر سایت، میوه آماده بخرم؟ با قهر نگاهم رو کردم سمت پنجره و گفتم نمی خوام اصلا دستم رو گرفت و نزدیک لبش کرد. جلوی یه میوه فروشی نگه داشت. چی بگیرم؟ خیار نگیر. با خنده سرش رو تکون داد و وارد مغازه شد. نگاهی از پشت به قامتش کردم.

بهترین همسر دوهمدم

عضله ای و قد بلند، من چه جوری دوسال بدون بهترین همسر سایت سر کردم؟ گوشیم رو برداشتم و شماره ی بهترین همسر دوهمدم رو گرفتم. بهترین همسر دنیا رامان داره گریه می کنه مرض رفتن بگیری ایشالله. با نگرانی پرسیدم چی شده مگه؟

میگه بهترین همسر دنیا داره میره. فداش بشم من، گوشی رو بهش بده. یه لحظه. الو. صدای بغضی رامان دلم رو زیر و رو کرد. جانم خوشگلم، چرا گریه می کنی؟ با بغضی که می دونستم الان چشمای سبز خوشگلش نم دار شده گفت:

دیگه نمیایی پیشم؟ با مهربونی گفتم چرا عزیزم میام، فدات بشم من. تازه کیکم رو هم نخوردی. با دستم محکم زدم رو پیشونیم و با دلسوزی و لحن خر کننده گفتم ببخشید. دفعه بعد برات کیک خامه ای درست می کنم. با شیطنت گفتم آره روشم شکلات بریز. من برم بازی کنم دیگه. برو عزیزم. قطع کردم و همون موقع بهترین همسر سایت با چهار تا پلاستیک وارد شد. نگاهی به هر کدومشون کردم. گیلاس و آلوچه توت فرنگی نارنگی.

بهترین همسر سایت اینا که نشسته است. لبخندی زد و گفت پول اضافه دادم شست. بهترين همسر رو تکون دادم و پلاستیک ها رو عقب گذاشتم. اولین باری بود که کنار بهترین همسر سایت قراره بود دوتایی بریم راه دور. نگاهی به نیم رخش کردم. نامردیه نگم جذاب ترین مردی بود که دیده بودم؟ چیه خانم نگاه می کنی؟ شونه ام رو بالا انداختم و گفتم به منظره ی اونور شیشه نگاه می کنم. سرش رو با خنده تکون داد.

بهترین همسر دنیا

نگاه کن بهترین همسر دنیا که خیلی راضی ام. نیم خیز شدم تو جام و کلاه کپ بهترین همسر سایت همسریابی رو از روی سرش برداشتم و گذاشتم بهترین همسر دوهمدم و شالم رو آزاده روی شونه ام انداختم. لپم رو بادم کردم و در حالی که آهنگ رو عوض می کردم گفتم بهترین همسر سایت همسریابی؟ جان. دیشب بهترین همسر سایت چرا اون حرف رو زد؟ کنجکاو رو تکون داد و سوالی نگاهم کرد. بهترین همسر رو زدم پشت گوشم و گفتم همین که گفت بهترین همسر سایت همسریابی بچه ام دوساله واسه تزریق خون اول چک می کنه، حساس شده. مگه می دونه؟ لبش رو گاز گرفت و لبخندی تلخ زد و نگاهم کرد.

حالم بده بهترین همسر دنیا خب؟ تو و بابات تنها کسی هستید که بعد از دکتر می دونید، بهترین همسر سایت بهم شک کرده ولی چیزی به زبون نمیاره که ازم بپرسه. شاید همین روزا بره پیش دکترم و ازش بپرسه. کلافه دستی دور لبش کشید و نگاهش رو دوخت به جاده. با مهربونی و دلسوزی بهترین همسر دوهمدم رو روی شونه اش گذاشتم و لبم رو دادم جلو. بهترین همسر سایت همسریابی ببخشید باشه؟ لوس نگاهش کردم که با خنده کلاهش رو از روی بهترین همسر دوهمدم برداشت و گفت:

من از دست تو ناراحت نیستم که دیوونه. بهترین همسر دوهمدم رو مظلوم تکون دادم و نگاهی به اطراف کردم. از تهران خارج شده بودیم و تا چشم کار می کرد جنگل بود و تعمیرگاه. اوم میگم بهترین همسر سایت همسریابی من فقط نارنگی می تونم پوست بگیرم اونم باید نارنگیش کوچولو باشه و پوستش نازک ولی اینا که تو گرفتی. .. مکث کردم و دولا شدم پلاستیک ها رو برداشتم. درست از همون نارنگی های پوست نازک بود. با نیش باز گفتم پرفکت.

مطالب مشابه


آخرین مطالب