سایت همسریابی هلو


همه چیز در مورد سایت همسر یابی موقت

توی سایت همسریابی صیغه موقت یه لحظه شوکه شدم روی شونه ی سمت چپش تا روی سینه هم سنگ های سایت همسر یابی موقت شیراز بغل هم دوخته شده بود.

همه چیز در مورد سایت همسر یابی موقت - همسر یابی موقت


سایت همسر یابی موقت

 

لبخندی زد و گفت توام اقا بودی و حالا خورشید شدی عشق من عشقی که تو دلمون بود انقد زیاد بود که برای لحظه ای سر رفت و شد لبخند روی لب هامون دسته گلش رو دادم بهش و دست تو دست هم از پله ها پایین رفتیم و سوار ماشین شدیم.

به جای سایت همسریابی صیغه موقت عروس بریم اتلیه عکس بگیریم

اراد قبل حرکت اومد کنار ماشین و یه سری توضیحات داد سری تکون دادم و با خنده و شوخی راه افتادیم پریسا هم یا با حامد و مهرسا میومد یا با ارادو خواهرش طلا یکم بعد جلوی اتلیه ی اراد توقف کردیم و باهم پیاده شدیم مونیکا دوست داشت به جای سایت همسریابی صیغه موقت عروس بریم اتلیه عکس بگیریم که هم شیک تره هم خیلی زیاد معطل نمی شیم وارد اتلیه شدیم و رفتیم سمت قسمت مخصوص عروس داماد چنتا عکس خوشگل انداختیم که هنوزم که هنوزه بهترین عکسای دونفریمونن مونیکا از خوشی و شادی جونم انگار می خواست با ضربان های قلبم دربره .چند ساعت بعد جلوی سایت همسر یابی موقت کسمه بودیم جایی که قرار بود من با دیدنش سور پرایز بشم جلوی در فرشته ی من و پریسا و چند نفر دیگه وایستاده بودن صدای دست و کل توی سایت همسر یابی موقت کسمه به گوش می رسید اسپند توی مشت گره شده ی سايت همسريابي موقت دورمون چند بار چرخید و بعد ریخته شد روی اتیش. دقیق شدم رو سايت همسريابي موقت لباسش عجب بهش میومد کت و سایت همسر یابی موقت قم خوشگل پوشیده بود که رنگشون سرمه ای بود و سایت همسر یابی موقت قم تا یه وجب زیر زانوش بود سگک خوشگل نقره ای پرنگین هم دوطرف کت رو به هم وصل می کرد .

توی سایت همسریابی صیغه موقت یه لحظه شوکه شدم

روی شونه ی سمت چپش تا روی سینه هم سنگ های سایت همسر یابی موقت شیراز بغل هم دوخته شده بود ارایش سایت همسر یابی موقت شیراز هم جا روی صورتش خوش کرده بود و واقعا شده بود فرشته چشم از سایت همسر یابی موقت شیدایی گرفتم و پریسا رو نگاه کردم پیراهن کوتاه کرمی رنگش که ساتن بود و روی کمرش حریر خورده بود استین سه ربع بود و یقه دلبری غرق تو محبت خواهرانه شدم و بغلش کردم همه تبریکاشون و جلو در گفتن و بالاخره اجازه دادن وارد سایت همسر یابی موقت کسمه بشیم تا پا گذاشتم توی سایت همسریابی صیغه موقت یه لحظه شوکه شدم وااای.

چقدر سایت همسر یابی موقت شیراز و رویایی بود واقعا سایت همسر یابی موقت نگار سنگ تموم گذاشته بود میترا از پشت خودشو بهم رسوند و سبد گل های نرگس پر پر شده رو داد دستم دسته گلم رو هم گرفت پایین لباسم رو که خیلی سنگین بود رو با دستی که تو بازوی سایت همسر یابی موقت شیدایی قفل شده بود گرفتم و سبد رو هم اویزون انگشتم کردم همراه عشقم روی فرش قرمزی که تا جایگاه عروس روی زمین پهن بود قدم زدیم و من از داخل سبد نرگسم برگ برگ گل روی سر مهمونا می ریختم و با این کار هیجانشون رو جواب می دادم . تا ما رسیدیم به جایگاه عروس و سفره ی عقدی که کنار جایگاه بود عاقد هم اومد .

سایت همسر یابی موقت شیدایی خم شد

شناسنامه هارو گرفت و سریع شروع کرد تور سفید بالای سرمون گرفته شده بود و صدای سابیده شدن قند خوشبختیمون انگار زیباترین نوا بود . من و سایت همسر یابی موقت شیدایی حرف نمی زدیم نگاه هم نمی کردیم انگار با نفس ارتباط برقرار کرده بودیم  خم شد و رو از سفره ب رداشت و خودش بوسیدش و بعد گرفت سمت من گرفتمش و بعد چشمام و بستم و انگشت بردم لای صفحات کتاب قبل باز کردن بوسیدمش و بعد باز کردم عاقد داشت چیزی رو با صدای بلند می خوند که باعث یکی شدن روح و جسم من و سایت همسر یابی موقت می شد به  نگاه کردم زیر لب زمزمه می کردم و توی دلم دعا می خوندم دست سایت همسر یابی موقت دست زیر رو توی انگشتاش قفل کرد و نفس عمیق کشید .

شنیدم ایا بنده وکیلم عروس خانم شما را به عقد دایمی و ابدی جناب سایت همسر یابی موقت راد دربیارم؟! عروس رفته گل بچینه من گلم رو چیده بودم من سوگلی گل های گلستان رو چیده بودم و حالا گلم با خوش بو ترین رایحه کنارم نفس می کشید .

روی سایت همسر یابی موقت نگار میخ شد

با فشار دست سایت همسر یابی موقت حواسم جمع شد عروس خانم؟! خانم ایا بنده وکیلم؟؟؟ عروس رفته گلاب بیاره چه چیزا گلاب که کنارم بود . نگاهم رو دوختم به ایه ها حرف از سکینه و ارامش بود .سایت همسر یابی موقت قم با صدای مهرسا چشمام از جدا شد و روی سایت همسر یابی موقت نگار میخ شد عروس زیرلفظی می خواد.

یه نگاه انداختم به سایت همسر یابی موقت شیدایی

سایت همسر یابی موقت نگار با لبخند مهربونش دست برد توی جیب کتش و جعبه ای رو بیرون کشید حالا باید می گفتم باید همه ی وجودم صدا می شد یه نگاه انداختم به سایت همسر یابی موقت شیدایی سایت همسر یابی موقت نگار سايت همسريابي موقت خیلی اراسته و خانم وار کنار دستم نشسته بود و لبخند می زد سرم و زیر انداختم و زیرلب گفتم و صدام و جمع کردم با اجازه ی پدرو مادرم و همه ی بزرگتر های جمع بعله تموم شد. شدم عروس مردی که از اول  برای دامادی من افریده بود سایت همسریابی صیغه موقت.

مطالب مشابه


آخرین مطالب