سایت همسریابی هلو


ادرس جدید سایت همسریابی بهترین همسر کجاست؟

فکر کردی نمی دونستم باهم جیک جیک می کنید خوب گیرت آوردم.. .چیه...نگران شدی وقتی بهش زنگ زدی فکر کردی نشنیدم اون هرزه بهت شمارم و داد و گفت نصفه شبا زنگ بزن

ادرس جدید سایت همسریابی بهترین همسر کجاست؟ - بهترین همسر


سایت همسریابی بهترین همسر

درو باز کنه در آسانسور بسته شد ! نگاهی به کلیدها کرد درست کلید طبقه آخر زده شده بود ادرس جدید سایت همسریابی بهترین همسر از ترس خشکش زد و زبونش بند آمد صدای مامور پلیس از پشت خط می آمد: آدرس رو بدید لطفا

نگاه چپ چپی به ادرس جدید سایت همسریابی بهترین همسر کرد

آسانسور زودتر از آن که فکر کنه به طبقه آخر رسید ادرس جدید سایت همسریابی بهترین همسر به ناچار گوشی رو قطع کرد درباز شد مردی رنگ پریده که از دیدن ادرس جدید سایت همسریابی بهترین همسر شوکه شده و سعی می کرد آرامشش رو حفط کنه وارد آسانسور شد کاملا مشخص بود که خود قاتل است همچنان لباس دامادی اش تنش بود نگاه چپ چپی به ادرس جدید سایت همسریابی بهترین همسر کرد یک دستش که کمی خونی بود رو زیر دست دیگرش پنهان کرد سایت همسریابی بهترین همسر بزرگترین آب دهانش رو قورت داد و سعی کرد عادی خودش و جلوه بده اما یک دفعه گوشی اش زنگ خورد بر روی سطح مانیتور بزرگ گوشی اش عدد 110 نمایان شد و قاتل به سادگی تونست آن را بخونه همین که سایت همسریابی بهترین همسر بزرگترین اومد گوشی رو برداره مرد وحشیانه به سایت همسریابی بهترین همسر بزرگترین حمله کرد و سرش به شیشه آسانسور کوبید

صدای خورد شدن شیشه و خونی که از سرش به شیشه پاشید آخرین چیزی بود که سایت همسریابی بهترین همسر بزرگترین حس کرد و زودتر از آن که بخواد کاری کنه بیهوش افتاد

سایت همسریابی بهترین همسر جدید جیغ خفیفی کشید

دقایقی بعد سایت همسریابی بهترین همسر جدید با احساس درد عجیبی که داشت چشمانش رو باز کرد داخل همان خانه و اتاق نیمه تاریک بود که نور زرد رنگ شمع ها منشا روشنایی اش بودند از پنجره باد گرمی می وزید همین که خواست تکان بخوره دید دست و پایش با طناب محکمی بسته شده و روی دهانش هم چسب زده شده روبرویش یک صندوقچه بزرگ بود که جسد غرق به خون عروس داخلش افتاده بود سر دخترک از شدت ضربه خورد شده بود و بسیار وحشتناک شده بود سایت همسریابی بهترین همسر جدید جیغ خفیفی کشید

لگد محکمی به صورت سایت همسریابی بهترین همسر جدید کوبید

که در دهانش و میان چسب ها بسته ماند داماد یا بهتر است بگویم قاتل با صورتی برافروخته و چاقویی در دست وارد شد با حالتی روانی گونه و عصبی گفت: چیه...ناراحتی دوست دخترت مرده من کشتمش من . فکر کردی نمی دونستم باهم جیک جیک می کنید خوب گیرت آوردم.. .چیه...نگران شدی وقتی بهش زنگ زدی فکر کردی نشنیدم اون هرزه بهت شمارم و داد و گفت نصفه شبا زنگ بزن الانم چیزی به نصفه شب نمونده.. ..می خوام یه شب رویایی بسازم برات با عصبانیت هجوم آورد و لگد محکمی به صورت سایت همسریابی بهترین همسر جدید کوبید که باعث شد دماغش بشکنه خون ازش فواره بزنه بروی صورت و لباسش سایت همسریابی بهترین همسر جدید مثل سوسکی که زیر پا له میشه از شدت درد به خودش داشت می چید همان لحظه موبایل رضا زنگ خورد مرد قاتل با دستپاچگی از جیب رضا گوشی رو بیرون کشید و بعد با دیدن اسم رو گوشی نفس راحتی کشید و گفت: فکر کردم پلیس های لعنتی ان اما انگار یه دوست دختر دیگته!!! گوشی رو به سمت رضا برگردوند اسم سارا رویش افتاده بود توی اون حال بازم با دیدن اسمش احساس دلتنگی عجیبی بهش دست داد دلش می خواست اگه قراره بمیره فقط برای یک بار دیگر اون و ببینه مرد گوشی رو انداخت زیر پایش و با لگد محکم روش کوبید بعد دستی به پیشانیش کشید و گفت خیلی خوب دیگه باید برم تورو با دوست دختر عزیزت تنها می زارم تا حسابی باهم خلوت کنید به سمت آشپرخانه رفت و با یک چهار لیتری بنزین برگشت.. تمام فرش و دیوار و جسد دخترک و رضا رو غرق بنزین کرد و سپس به سمت در رفت از جیبش کبریتش رو بیرون آورد در حالی که می خندید گفت: جای منم تو جهنم خالی کنید...

کبریت به زمین افتاد و آتیش گر گرفت با سرعتی مثل برق خانه ور ضا و درهم گرفت همان لحظه پلیس ها سر رسیدن و قاتل با تقلایی که برای فرار کرد یک تیر به پایش زدند و همان جا دستگیرش کردند

ادرس جدید سایت همسریابی بهترین همسر گوشی مریم رو گرفت

مامورها به آتیش نشانی زنگ زدن و در این بین رضا و جسد نیمه سوخته دختر رو بیرون آوردن مامورهای آتش نشانی هم از راه رسیدن و خانه سوخته را خاموش کردند تن و صورت ادرس جدید سایت همسریابی بهترین همسر تا حدودی سوخت و چند هفته در بیمارستان بستری شد دو هفته بعد از بعد ترخیص شدن ادرس جدید سایت همسریابی بهترین همسر از بیمارستان مریم و خانوادش هم بالای سرش بودند ادرس جدید سایت همسریابی بهترین همسر گوشی مریم رو گرفت و به سارا زنگ زد سارا گفت: متاسفم ادرس جدید سایت همسریابی بهترین همسر اما بعد این که اون شب بهت زنگ زدم که بگم تکلیف دوستیمون رو مشخص کنی

چون خواستگاری برام اومده که منم باهاش مخافتی ندارم، جوابی ندادی بهم و قطع ام کردی منم بهش جواب بله دادم!!!

آنجا بود که انگار دنیا روی سر آدرس جدید سایت همسریابی بهترین همسر ایرانی خراب شد.. در پی پیگیری های پلیس در گزارش پرونده داماد قاتل این طور نوشته شد که: وی تعادل روانی نداشته و به شدت از ابتدای آشنایی با شیما همسرش به وی شک های بی خود داشته آن شب بعد یک تماس تلفنی فرد مزاحم دلیلی برای به یقین پیوستن شکش پیدا می کنه و وحشیانه تازه عروسش رو در شب ازدواجش می کشه .

در نهایت طبق نظر جناب قاضی به علت نداشتن سلامت روانی به حبس ابد در تیمارستان بیماران خطرناک محکوم می شود

حدود پنجم یا ششم عید بود برابر با جشن تولد ۲۰ سالگی پسری لاغر اندام و قد بلند ساکن نارمک به نام محسن برای تولدش تصمیم داشت با صمیمی ترین دوستش

علی آدرس جدید سایت همسریابی بهترین همسر ایرانی به ویلای یکی دیگر از دوستانشان که در حوالی جنگل های گلستان بود بروند.

به سمت خونه ی علی آدرس جدید سایت همسریابی بهترین همسر ایرانی حرکت کرد

ساعت از دوازده ظهر گذشته بود محسن با شادی از در خانه بیرون زد.ماشین شد و به سمت خونه ی علی آدرس جدید سایت همسریابی بهترین همسر ایرانی حرکت کرد سپس علی آدرس جدید سایت همسریابی بهترین همسر ایرانی هم سوار شد و دوتایی به سمت شمال راه افتادند.

مطالب مشابه


آخرین مطالب