سایت همسریابی هلو


همه چیز درباره ی رابطه صیغه ای

نبودم نیشم و باز کردم که صیغه ایرانیان گفت: دخترم بودن دخترا قدیم یه ذره شرم و حیا داشتن این چه حرفی بود تو زدی جلو بابات نگاه خواهرت چه رنگی شده.

همه چیز درباره ی رابطه صیغه ای - صیغه


صیغه ای

 

نبودم نیشم و باز کردم که صیغه ایرانیان گفت: دخترم بودن دخترا قدیم یه ذره شرم و حیا داشتن این چه حرفی بود تو زدی جلو بابات نگاه خواهرت چه رنگی شده ا بیخی صیغه ایرانیان تلگرام جونم بیاین برین بالاخره که باید خودشو اماده کنه النا جیغ زد می کشمت الساا منم بیخیال خندیدمو دویدم بیرون کفشای پاشنه 7 سانتیه مشکیک و پوشیدم و سوار ماشین شدم بالاخره رسیدیم وای که چقدر این صیغه ایرانیان تلگرام تو گوش من خوند سروسنگین باش به پرو پای صیغه ای مشهد نپر ال کن بل کن وای صیغه ایرانیان تلگرام داشت دوباره می ومد که نصیحت کنه گفتم: صیغه ای یادمه دوباره شروع نکن صیغه ای یه چشم غره خوشگل رفت و بیخیال شد بابا زنگ و زد بدون این که بگن کیه درو باز کردن رفتیم تو خونه ی صیغه اینستا اینا خیلی خونشون خوشگل بود اول یه سنگ فرش بود که باید طی می کردی تا بخونه برسی خونشون ویلایی بود تو حیاط پر از درخت بودو چراغ های بلند که حیاطشون و روشن می کرد

صیغه ای قم و صیغه ایرانیان خانم یگانه اومدن

در خونشون باز شد و صیغه ای و باباش و صیغه ای قم و صیغه ایرانیان خانم یگانه اومدن پیشوازمون با همشون احوال پرسی کردم به صیغه ایرانیان که رسیدم چنان چلوندم که فکر کردم استخونام خورد شد با باباشم دست دادم با صیغه ایرانیان خانم یگانه دست دادم و رسید

حیف که صیغه ایرانیان زوم کرده بود رو من

به صیغه ای قم یه اخم کمرنگ کردمو گفتم سلام یه لبخند زد و گفت سلام عزیز دلم خوبی و دستش و دراز کرد حیف که صیغه ایرانیان زوم کرده بود رو من وگرنه یه دستی نشوننت می دادم باهاش دست دادم و گفتم: اولا که خوبم دوما این هزار بار من عزیز شما نیستم خندید و گفت گلم چه بخوای چه نخوای عزیز منی ..یه دفغه لبخندش و خوردو دستش و اورد جلو جلو چه غلطی می خواد بکنه.

چشمش به صیغه ایران افتاد

دورمو نگاه کرد وای پس بابا اینا کوشن حتما دیدن من دارم با این حرف می زنن رفتن تو که مثلا ما راحت باشیم وای دستش و گذاشت و گونکو همونطور که نوازش می کرد گفت چه خوشگل شدی دستش و پس زدم و بدون جواب رفتم تو سالن پیش النا نشستم و گفتم: تو نباید ببینی من اومدم یا مردم همین طوری سرت و می ندازی و میای تو درد مگه من مثل تو و صیغه ایران می خواست نیشگونم بگیره که گفتم اوه اوه راد چشمش به صیغه ایران افتاد یه لخند متین زدو مثل خانما درست نشست خب خب خب بریم سراغ خونه ببینیم چطوریه فکر کنم 200 یا 300 متر بود 4 تا اتاق پایین بود که دراشون بسته بود با یه سالن خیلی بزرگ که دور تا دورش مبلای ساطنتیه بزرگ به رنگ سفید کلا دکوراسیون خونش سفید بود یه ال سی دیه بزرگ گوشه خونشون با یه کمد تزیناتی که بغل ال سی دیشون بود پله می خورد می رفت طبقه بالاشون که از صیغه اینستا شنیدم بالا هم 4 تا اتاق داره السا جون جونم خاله جون صیغه ایرانیان و صیغه اینستا پاشو توجوونی میان ما نشین حوصلت سر میره یا برو تلویزیون ببین یابرو تو حیاط قدم بزن اخخخخ قربون دهنت زود تر می گفتی چش خاله جون پس با اجازه جمعتونو درک می کنم خاله یه لبخند ملیح زد که منم با یه لبخند جوابشو دادم داشتم از کنار صیغه ایرانیان خانم یگانه رد می شدم که دیدم یه لبخند خیلی گنده رو صورتشه وا خوب درد نیشتو ببند یه اخم غلیظ کردم و از کنارش گذشتم و رفتم تو حیاط وای اخیش یه نفس عمیق کشیدم و رفتم لا به لا درختاشون وای خیلی قشنگ بود درخت های کاج و بید مجنون خیلی قشنگ بود همین جوری داشتم راه می رفتم که یه صدایی اومد سریع برگشتم که رفتم تو بغل یکی این کیه همین که اومدم یه جیغ خوشگل بنفش جیغ بزنم صدای صیغه ای مشهد و شنیدم خوش می گذره خوشگلم با یه اخم غلیظ گفتم: خوش می گذشت اما همین که ریخت نحستو دیدم همه ی خوشی هام پرید اوه اوه فکر کنم خیلی عصبانی شد که دستاش و مشت کردو صورتش قرمز شد

تو که حرکت به سمتم خیز برداشت بازو هام و گرفت و کوبوندم به درخت پشت سرم که درخت کاج بود یه دردخیلی زیاد پیچید تو کمرم که اگه لب و به دندون نمی گرفتم یه جیغ خوشگل می کشیدم بدون توجه به درد خیلی بدم سرش داد کشیدم: هوووووو چته وحشی رم کردی افسار پاره کردی گمشو اون ور وحشی انقدر از ساختمون دور شده بودیم که می دونستم صدام نمیره تو از کنارش رد شدم و یه تنه محکمم بهش زدم که دستم و گرفت و فشار داد اخخخخخ دستم الهی ذلیل شی: مگه مرز داری گمشووووو کنار خیلی دوست داری لجمو دربیاری اره.

صدای صیغه ای مشهد و شنیدم خوش می گذره

ادمت می کنم گمشو من اصلا تورو ادم حساب می کنم که لجت و دربیارم بازم دست و فشار داد که این دفعه یه جیغ خفیف کشیدم و با پا زدم رو پاش تا خم شد اومدم در برم که همون طور که خم شده بودو دستش رو دلش بود دستم و گرفت و چسبوندم باز به درخت و گفت: بفهمممم منننن شوهرتم چنان با داد گفت که فکر کردم گوشم کر شد منم داد زدم: خفه شو من بمیرمم زنه توی عوضی نمی شم یه پوزخند زدو گفت بهت ثابت می کنم.

مطالب مشابه


آخرین مطالب